این
قبیل ادعاها موجب میشود اهل فن از خود بپرسند چرا دولتمردان ما برای
اثبات خود به نفی دیگران میپردازند و زحمات مسئولان قبل از خود را نادیده
میگیرند؟ این، درست نقطه مقابل عدالت است و دولتمردانی که بخواهند عدالت
را رعایت کنند باید از مدیرانی که کشور ویران شده بعد از جنگ را با دست
خالی به نقطهای رساندند که از انواع زیرساختها و امکانات برخوردار شد و
زمینه را برای خدمترسانی آماده و آسان فراهم ساختند همواره قدردانی کنند و
این روحیه قدردانی از پیشینیان را به یک فرهنگ تبدیل نمایند.
این
قبیل ادعاها موجب میشود اهل فن از خود بپرسند چرا دولتمردان ما برای
اثبات خود به نفی دیگران میپردازند و زحمات مسئولان قبل از خود را نادیده
میگیرند؟ این، درست نقطه مقابل عدالت است و دولتمردانی که بخواهند عدالت
را رعایت کنند باید از مدیرانی که کشور ویران شده بعد از جنگ را با دست
خالی به نقطهای رساندند که از انواع زیرساختها و امکانات برخوردار شد و
زمینه را برای خدمترسانی آماده و آسان فراهم ساختند همواره قدردانی کنند و
این روحیه قدردانی از پیشینیان را به یک فرهنگ تبدیل نمایند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
آقای احمدی نژاد رئیس جمهور، در سفر
به اردبیل در اصلیترین نطق خود در اجتماع مردم این شهر ضمن اشاره به
ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و با انتقاد از اتهاماتی که به دولت
وارد میشود گفت: "این دولت، پاکترین دولت در طول تاریخ است و ما به
احترام رهبری و مردم سکوت کرده ایم، اما بدخواهان بدانند سکوت عدالت همیشگی
نخواهد بود" (روزنامه جمهوری اسلامی 24/6/90 صفحه اول و سوم).
این، اولین بار نیست که آقای احمدی نژاد دولت خود را "پاکترین دولت" و یا "دولت پاک دست" مینامد.
قبلاً
نیز بارها همین تعابیر از ایشان شنیده شده و البته هر مسئولی حق دارد خود و
زیرمجموعه خود را پاک بداند و آحاد مردم ایران نیز همواره آرزو دارند
دولتمردانشان پاک دست و دولت هایشان پاک باشند. اقتضای نظام جمهوری اسلامی
نیز همین است که دولتها از هر انحرافی مبرا و دولتمردان امین مردم باشند،
اما صرف ادعا کافی نیست و دولتمردان باید در عمل نیز آنچه را که میگویند
به اثبات برسانند.
این سخن آقای احمدی نژاد که "این دولت پاکترین
دولت در طول تاریخ است و ما به احترام رهبری و مردم سکوت کردهایم اما
بدخواهان بدانند سکوت عدالت همیشگی نخواهد بود" از چند جهت قابل تأمل است.
اول
آنکه ادعای "پاکترین دولت در طول تاریخ" ادعای بسیار بزرگی است که حتی
شامل دولتهای معصومین هم میشود و بهتر است همگان در بکار بردن کلمات و
عناوین دقت داشته باشند و چیزی نگویند که کسی آن را باور نکند. در میان
دولتهای غیرمعصومین هم دولتهائی که این قیاس با آنها معقول نیست وجود
داشتهاند.
دوم آنکه اگر منظور آقای احمدی نژاد از "طول تاریخ"
تاریخ ایران باشد، این نیز قابل اثبات نیست. زیرا حتی در همین 32 سال اخیر
یعنی یعنی دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، ایشان نمیتواند
ادعا کند دولتهای نهم و دهم از دولتهای سوم و چهارم یعنی دولتهای حضرت
آیتالله خامنهای پاکتر است.
البته اطلاعات موجود نشان میدهند
دولت آقای احمدی نژاد در مقایسه با سایر دولتهای نظام جمهوری اسلامی یعنی
دولتهای اول و دوم و پنجم تا هشتم نیز نمیتواند ادعای پاکتر بودن را
داشته باشد ولی شرایط فعلی ایجاب میکند قضاوت درباره این موضوع به بررسی
نهائی و جامعی واگذار شود که امید است با انجام دستور روز پنجشنبه رئیس قوه
قضائیه به دادستان کل کشور بخشی از این امر تحقق یابد.
سوم آنکه
ادعای سکوت به احترام رهبری و مردم، از تأمل برانگیزترین فرازهای اظهارات
آقای احمدی نژاد است. زیرا ایشان در مناظره تلویزیونی معروف خود که در
تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 88 انجام داد برخلاف نظر رهبری،
شخصیتهای مهمی را متهم کرد که به فرموده رهبری در خطبه نماز جمعه 29 خرداد
همان سال هیچیک از اتهامات درباره آنها به اثبات نرسیده و اگر قرار بود
ایشان به احترام رهبری و مردم سکوت میکردند، در آن مناظره که 50 میلیون
بیننده داشت، میبایست چنین میکردند.
علاوه بر این، خانه نشینی 11
روزه آقای احمدی نژاد در بهار سال جاری پس از حکم حکومتی رهبر انقلاب به
ابقاء وزیر اطلاعات، میزان پای بندی ایشان به نظر ولایت فقیه را بر همگان
آشکار ساخت و با وجود نمونههای فراوانی از این قبیل، اکنون حنای اظهاراتی
از قبیل "سکوت به احترام رهبری و مردم" رنگی ندارد.
چهارم آنکه
تعبیر "عدالت" در عبارت "اما بدخواهان بدانند سکوت عدالت همیشگی نخواهد
بود" از سایر تعابیر این اظهارات تأمل برانگیزتر است. ترکیب "سکوت عدالت"
چیزی شبیه ترکیب "زید عدل" است که به معنای اینست که این دولت از عدالت
پیشگی فراتر رفته و عین عدالت است! چنین ادعائی برای دولتی که در بخش
اقتصادی با اینهمه پرونده اتهامی مواجه است و در بخش رعایت حرمت و حقوق
افراد، که عدالت اخلاقی یعنی مهمترین بخش عدالت است، بدترین پرونده را
دارد، از پدیدههایی است که حتی مادران فرزند مرده را نیز به خنده وا
میدارد. ارائه آمارهای مقایسهای برای اثبات کارائی این دولت نیز از همین
قبیل اقدامات است.
وقتی دولتمردان کنونی آمار میدهند که ما مثلاً
ده برابر دولتهای قبلی تلفن یا انشعاب گاز دادهایم و یا فلان خدمت را
ارائه کردهایم، مثل اینست که یک ساختمان کاملاً ساخته شده و حتی سیمکشی
شده را که فقط لامپهای آن نصب نشده در اختیار یک فرد بگذارند و او تعداد
زیادی لامپ در اطاقها و راهروهای این ساختمان به سیمهای آماده وصل کند و
سپس در بوق و کرنا بدمد که ایها الناس من در مقایسه با کسانی که این
ساختمان را ساختهاند صد برابر لامپ وصل کرده ام! این قبیل تبلیغات، ممکن
است افراد بیاطلاع را مجذوب خود کند ولی کسانی که اهل اطلاع هستند
میفهمند کار اصلی را کسانی کردهاند که در سالهای بعد از جنگ، با هیچ شروع
کردند و کشور را با زحمات زیاد ساختند و زیرساختهای آماده را تحویل شما
دادهاند و حالا شما با درآمد نفتی فراوان و امکانات زیربنائی آماده، خدمات
از پیش فراهم شده را توزیع میکنید. البته همین کار هم خدا قوت دارد ولی
اینگونه نیست که ادعا کنید چند برابر قبلیها کار کرده اید.
این
قبیل ادعاها موجب میشود اهل فن از خود بپرسند چرا دولتمردان ما برای اثبات
خود به نفی دیگران میپردازند و زحمات مسئولان قبل از خود را نادیده
میگیرند؟ این، درست نقطه مقابل عدالت است و دولتمردانی که بخواهند عدالت
را رعایت کنند باید از مدیرانی که کشور ویران شده بعد از جنگ را با دست
خالی به نقطهای رساندند که از انواع زیرساختها و امکانات برخوردار شد و
زمینه را برای خدمترسانی آماده و آسان فراهم ساختند همواره قدردانی کنند و
این روحیه قدردانی از پیشینیان را به یک فرهنگ تبدیل نمایند.
پنجم
آنکه معنی سکوت هم گویا در فرهنگ این دولت، غیر از آنست که در کتابهای لغت
آمده و در اذهان مردم است. آنهمه حمله به این و آن در همین سخنرانی اردبیل
و آنهمه نسبت دادن غارت و چپاول و مافیای قدرت و ثروت به بزرگان انقلاب و
نظام در طول شش سال اخیر، اگر سکوت است، پس باید برای تهمت زدنهای بیمدرک
و اثبات نشده، کلمه و عنوان جدیدی در کتابهای لغت و عرف جامعه اختراع
کرد.
اینها واقعیتهائی هستند که همه میدانند و حتی بسیاری از
مسئولان نیز در خلوت به زبان میآورند ولی از ترس آنکه مبادا شغل خود را از
دست بدهند یا دچار مشکلات دیگر شوند از بیان آشکار آن خودداری میکنند.
همین هم خلاف عدالت است که در نظام مقدس جمهوری اسلامی، که به برکت خون
شهدا و فداکاریهای جانبازان و ایثارگران تأسیس شده و باید همه برای بیان
آنچه در دل دارند آزاد باشند، فقط کسانی امکان گفتن و نوشتن پیدا میکنند
که از آنچه در ذهن دارند و میفهمند و معتقدند فقط آنچه را که با تمایلات
دولتمردان منطبق است به زبان بیاورند و بقیه را یا نگویند و یا در محافل
خصوصی به زبان بیاورند. دولتمردان ما باید فضائی در جامعه ایجاد کنند که
همه همکارانشان در هر ردهای که هستند بتوانند در چارچوب آزادیهای مشروع و
قانونی آنچه را که در ضمیر خود دارند بیان نمایند. قطعاً چنین وضعیتی به
نفع نظام است و موجب پایداری و تضمین استمرار آن خواهد بود.
اکنون
مردم بیصبرانه در انتظار تعیین تکلیف پرونده اختلاس سه هزار میلیارد
تومانی هستند. نه فقط این پرونده، بلکه پروندههای پولهای گم شدهای که
رئیس دیوان محاسبات هفته گذشته از آنها صحبت کرد، پرونده سیصد میلیارد
تومانی شهرداری تهران، پروندههای مقامات ارشد دولتی که مدت هاست نقل محافل
است و متهمان این پروندهها با استفاده از بالاترین امکانات کشور از موضع
بالا سخن میگویند و حتی دم از مبارزه با مفاسد میزنند!
عجیب
اینست که در کشورهای دیگر اگر در بدنه نظام اجرائی فقط یکی از این
پروندهها وجود داشت، دولت آن کشور استعفا میداد و کنار میرفت ولی در
جمهوری اسلامی ایران اختلاس سه هزار میلیارد تومانی رخ میدهد و آب از آب
تکان نمیخورد! این وضعیت، حتی با دولتهای گذشته همین نظام هم قابل مقایسه
نیست. در دولتهای سازندگی و اصلاحات، شهردار تهران و فاضل خداداد و مرتضی
رفیق دوست و شهرام جزایری به صورت علنی محاکمه شدند و اخبار و حتی جریان
محاکمات اکثر آنها از تلویزیون پخش شد و در روزنامهها به چاپ رسید ولی این
دولت با چندین برابر اتهام و پروندههای متعدد همچنان از جواب پس دادن
مصون است و رئیس آن اعلام میکند "این دولت، پاکترین دولت در طول تاریخ
است"!
آرزوی ما هم اینست که همهی دولتهای نظام جمهوری اسلامی پاک
باشند، ولی چه کنیم که میان حرف تا عمل فاصله زیاد است. البته صبر خدا هم
زیاد است و با تمام وجود اعتقاد داریم که نظام جمهوری اسلامی مورد نظر
خداست و عالم هم محضر خداست.